همانطور که میدانید، تاکنون خوانده بودیم که «پروین اعتصامی» به دلیل حصبه از دنیا رفته است؛ اما مدتها است ماجرای قتل این شاعر معاصر مطرح شده و این پرسش مطرح میشود که آیا واقعا پروین را کشتهاند؟ و این موضوع چقدر محتمل است؟ با آکسان پلاس همراه باشید.

در سالهای گذشته در کتابهای مختلف، علت مرگ پروین اعتصامی، این شاعر روشن ضمیری که «عبدالحسین زرین کوب» از او با عنوان «زنی مردانه در قلمرو شعر و عرفان» یاد کرده، «حصبه» یا «ذاتالریه» ذکر شده است. قریب به 75 سال از درگذشت او می گذرد و اغلب پژوهشگران علت مرگ او را «حصبه» عنوان کردهاند. با این وجود، چندی پیش «محمدرضا سنگری»، عضو هیئت علمی دانشگاه و استاد زبان و ادب فارسی در سخنرانی به منظور سالروز تولد پروین اعتصامی، علت مرگ او را «قتل» عنوان کرد. هرچند سنگری در این مراسم دلیلی ارائه نکرد، اما پیشتر در برنامهای مشابه با تکرار همین موضوع، پروین را یکی از شهیدان شعر فارسی دانست و گفت: «پروین در سن 29 سالگی دیوانی چاپ کرد و شعرهایش حساسیتهای زیادی برانگیخت. پروین حتی دست رد به دربار زد و شعری گفت و به رضاشاه انتقاد کرد. همان زمان این بحث مطرح شد که پروین به قتل رسیده است».
با وجود آنکه طرح موضوع قتل پروین اعتصامی، موضوع جدیدی نیست، واکنش هایی را در فضای مجازی به همراه داشته است. پیشتر نیز پژوهشگرانی این موضوع را مطرح کردهاند. با وجود آنکه پروین اعتصامی معاصر ماست، اما در برخی از بخشهای زندگی او اتفاق نظر واحد بین همه پژوهشگران وجود ندارد. موضوع مرگ او نیز یکی از همین مسائل است.
برخی از نویسندگان بر این باورند که پروین به دلیل مخالفت با دستگاه حاکم، به قتل رسیده است. معتقدان به این ادعا، دلایلی نیز برای این موضوع ذکر میکنند، از جمله امتناع پزشک معالج پروین برای رفتن بر سر بالین شاعر. از سوی دیگر، پژوهشگرانی نیز هستند که معتقدند او به بیماری حصبه، که یکی از بیماریهای شایع در آن زمان بود، از دنیا رفته است. اظهار نظر خانواده پروین نیز در این باره چندگانه به نظر میرسد. «ابوالفتح اعتصامی» برادر پروین در کتاب «جاودانه پروین» علت درگذشت اعتصامی را حصبه عنوان کرده است: «سرانجام سوم فروردین 1320 فرارسید، پروین بی هیچ سابقه قبلی بیمار شد. بیماری پروین از همان ابتدا حصبه تشخیص داده شد». دوستان شاعر او نیز نظرات دیگری دارند. «علی میرانصاری»، پژوهشگر و نویسنده کتاب «اسنادی از مشاهیر ادب ایران» در همین رابطه گفته است: «تاکنون درباره زندگی و اشعار پروین اعتصامی اظهار نظرهایی شده است که اعتبار چندانی ندارند. نمونه ای از این موارد اظهار نظرهای «گرکانی» درباره شعرهای پروین و همچنین اظهار نظری درباره نحوه درگذشت اوست. اولین بار موضوع قتل پروین از سوی نویسندهای که به نام «کوروش» تخلص میکرد، مطرح شد. اما تاکنون سند معتبری در این زمینه ارائه نشده یا من در تحقیقاتم به آن برنخوردهام».
«اصغر دادبه»، نویسنده مقاله «پروین اعتصامی» در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز گفته است که در روند تحقیقاتش درباره زندگی پروین، به این موضوع برنخورده است.
درباره نظر پروین در باب حکومت پهلوی نیز نقل قولها کمی با هم متفاوت است. عدهای او را به حکم شعرهایی مانند "گنج عفت" موافق سیاستهای رضاشاه میدانند و برخی دیگر نیز امتناع او از پذیرفتن مدال درجه هنر و همچنین تدریس در دربار را نمونهای از مخالفتهای شاعر در برابر حکومت پهلوی برمیشمارند.
«محمدرضا شفیعی کدکنی» در مقالهای ضمن دستهبندی شاعران از لحاظ دیدگاه آنها به مسائل سیاسی مینویسد: «در گروه دوم که پیوند خود را با زندگی و سیاست حفظ کردند، کسانی بودند که از سنت شعر فارسی حمایت میکردند که تعدادشان هم محدود بود، مانند «بهار»، «فرخی یزدی»، «پروین اعتصامی»، «عارف قزوینی» و «دهخدا». ولی برخی از آنان به ویژه «بهار»، «دهخدا»، «عارف» و «پروین» در اوج وقایع، شعر را رها کردند».
اینطور به نظر میرسد که هرچند پروین اعتصامی را نمیتوان در رده شاعرانی چون «فرخی یزدی» در بیان نظرات سیاسی برشمرد، اما نمیتوان از موضع او درباب مسائل اجتماعی و سیاسی که درقالب اشعارش بیان شده است، چشم پوشی کرد. پروین از پشت درهای بسته خانه و در شرایطی که جامعه حضور فعال یک زن در مسائل این چنینی را نمیپذیرد، اشعاری میسراید که آئینهای از دوران اوست. او به گفته «بهار»، مضامین نو را در قالبهای کهن درآورده و بی انصافی است در حق او، اگر این بخش از محتوای اشعار دیده نشود. به نظر میرسد آنچه محل سوال و اختلاف میان پژوهشگران است، بخشی از هویت ناپیدای جامعه ایرانی است. بخشی از تاریخ پنهان که شاید با گذر زمان و تحقیقات علمی بتوان پاسخ روشنی به این پرسشها داد.
سایر مطالب مرتبط با فرهنگ ایران و فرهنگ ملل را در سایت آکسان پلاس مطالعه کنید.